مرد سوت زن – عزیز نسین

با اولین سوتی که زدم دستگیرم کردند. فردای آن روز هم روزنامه ها نوشتند: «مفتش قلابی دستگیر شد!»،«کسی که خودش را پلیس جا زده بود، دستگیر شد!». دیگر چیزی نبود که در روزنامه ها درباره من ننوشته باشند. در حالی که خدا خودش می داند من جز سوت زدن هیچ گناهی دیگری نداشتم. بعد از آن، فهمیدم درست است که سوت زدن در کشور ما کارها را راه می اندازد، ولی باید بلد باشی که چطور سوت بزنی. نه اینکه مثل من وقتی بخواهی سوت بزنی، دست و پاهایت بلرزد و شک کنی که بزنی یا نزنی؛ وگرنه بازی را باخته ای. خواهش من هم از شما این است: به کسی نگویید که چطور سوت بزند، وگرنه سوت برای کسی که بداند چطور باید از آن استفاده کند، خیلی هم چیز به دردبخوری است.

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط