کتاب «فریفتهی تصادف» نوشته ی نسیم طالب را دو بار خوانده ام. کتابی که به نقش شانس در زندگی می پردازد. بعد از این کتاب کمی دست از تحسین خودتان برای دستاوردهایی که داشته اید بر می دارید و متوجه می شوید شانس تاثیر خیلی زیادی در موفقیت هایتان داشته است. 8 جمله از کتاب «فریفته ی تصادف» را در زیر می خوانید:
1. “تصادفها نه تنها ما را به سمت آگاهی سوق میدهند، بلکه به ما میآموزند که هیچچیز به طور کامل تحت کنترل ما نیست.”
2. “عالم همیشه در حال تغییر است، و آنچه ما درک میکنیم تنها لحظهای از این تغییرات است.”
3. “ما در جهانی زندگی میکنیم که تصادف و شانس بخشی از ساختار اصلی آن است. به همین دلیل، هرگز نمیتوانیم آینده را به طور کامل پیشبینی کنیم.”
4. “گاهی اوقات، بزرگترین دستاوردهای زندگی از مسیرهایی میآید که به هیچ وجه منتظرشان نبودهایم.”
5. “هیچ چیزی در این جهان به طور قطعی ثابت نیست، و شاید بهترین چیزی که میتوانیم انجام دهیم، این است که با آغوش باز به تغییرات روبرو شویم.”
6. “ما در جهانی زندگی میکنیم که هر رویداد به شکلی پیچیده با رویدادهای دیگر در ارتباط است. هیچ چیزی اتفاقی نیست، حتی تصادفات.”
7. “تقدیر ما به جایی میرسد که تصادفات، نه به عنوان رخدادهای غیرمترقبه، بلکه به عنوان بخشی از نظم پیچیدهی جهان در نظر گرفته میشوند.”
8. “بیشتر ما در تلاش هستیم تا از تصادفات فرار کنیم، در حالی که بهترین لحظات زندگی ممکن است در دل همین تصادفات نهفته باشد.”
آخرین نظرات: