1
پس از ۱۸ ماه کما، جکسون بیدار شد، با چشمان نیمه باز از دکتر درخواست سیگار کرد. دکتر به نشانه ی “ممنوعیت سیگار” بالای در اشاره کرد. جکسون غرغر کرد و دوباره به کما رفت، که باعث شد دستگاه تنفس مصنوعی به شدت دچار مشکل شود.
2
سکه را بالا انداخت؛ شیر، میرفت. خط، میماند. سکه میان زمین و آسمان معلق ماند و هیچگاه فرود نیامد.
3
روی برفها رد پاهایی بود که به خانه ختم میشدند. درِ خانه را باز کرد، اما هیچکس داخل نبود… جز خودش.
https://teymourghaderi.ir/2737/%d8%a8%d8%b1%d9%81-%d8%b3%d8%b1%d8%ae-%d9%88-%d8%af%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%af%db%8c%da%af%d8%b1/
Post Views: 24
آخرین نظرات: