اگر فیلمنامه نویس هستی حتما این نکته را رعایت کن

طی این یک و نیم دهه ای که فیلمساز هستم، بارها شده دوستان فیلمنامه بفرستند تا نظر بدهم. چیزی که در خواندن فیلمنامه ها آزارم می دهد نداشتن سیناپس یا خلاصه داستان است.

فیلمنامه بر خلاف رمان یا داستان کوتاه به طور مستقل یک اثر ادبی کامل نیست. فیلمنامه یک واسطه است. نوشته شده که ساخته شود. پس یک خلاصه داستان کوتاه، منسجم و جذاب کمک می کند با داستان فیلمنامه آشنا شویم و موقع خواندن یکباره کل قصه را بفهمیم.

استثناهایی هم هستند که فیلمنامه شان یک اثر مستقل ادبی محسوب می شود. مثلا فیلمنامه Eternal Sunshine of the Spotless Mind نوشته چارلی کافمن یا فیلمنامه های اینگمار برگمان.

داستان از آنجا شروع شد که امروز دوستی با استعداد فیلمنامه ای برایم فرستاد و تا وقتی به خانه اش برسم، توی ماشین فیلمنامه را خواندم. در خلاصه داستان به طور مختصر کل قصه را متوجه شدم و حالا موقع خواندن، هم تمرکز بیشتری داشتم هم می توانستم قصه را بهتر برای خودم تحلیل کنم. حتی برگه ی اول هم “زمان مادی” فیلمنامه را نوشته بود: صبح تا شب این قصه اتفاق می افتد.
خب معلوم است کسی که این اصول را رعایت می کند احتمالا فیلمنامه نویس خوبی است. این دیتاها سیگنال می دهد: طرف ساختار نوشتن فیلمنامه را می فهمد.

لطفا برای فیلمنامه تان خلاصه داستان بنویسید!

 

Celtx برایتان فیلمنامه می نویسد!

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط