کتاب «چرا تا به حال کسی این ها را به من نگفته بود؟» پر از تکنیک های خوب برای برخورد با شکست، آنالیز احساسات و مدیریت استرس است. در زیر، چند جمله ی قصار از کتاب که درباره تاثیر احساسات بر تصمیم گیری های ماست را از کتاب گلچین کرده ام:
✅ مغز ما شبیه سیستم هشدار دود عمل می کند. هر بار که تهدیدی را در محیط مان احساس می کند، آن زنگ هشدار را به صدا در می آورد و به بدنمان می گوید که وارد حالت بقا شود. به این حالت بقا، پاسخ ستیز یا گریز می گویند.
✅ بهترین راه برای از بین بردن قدرتی که افکارمان بر وضعیت عاطفیمان دارند این است که ابتدا کمی از آنها فاصله بگیریم.
✅ راه فاصله گرفتن از افکار مضطرب، استفاده از زبان دور است. با این کار بین خود و احساساتتان فاصله می اندازید. برای مثال به جای اینکه بگویید «من توی این سخنرانی گند می زنم» بگوییم «من فکر می کنم ممکنه توی این سخنرانی گند بزنم.»
✅ فیلتر ذهنی زمانی رخ می دهد که ما اطلاعاتی که حالمان را بدتر می کنند را در ذهنمان نگه می داریم و در مقابل از اطلاعاتی که احساس متفاوتی به ما می دهند چشم پوشی می کنیم.
✅ احساسات واقعی هستند، اما حقیقت ندارند. آنها فقط یک جور حدس و گمان هستند. احساسات تلاش مغز ما برای درک جهان پیرامونمان هستند تا بتوانیم نیازهای خود را برآورده کنیم و زنده بمانیم.
✅ وقتی به احساساتمان اجازه می دهیم که از ما عبور کنند و آنها را می پذیریم، آنها هم برای لحظاتی ما را از روی زمین بلند می کنند و دوباره روی زمین برمان می گرداند تا به مسیر طبیعی خود ادامه دهیم.
✅ انگیزه از مغز ما نشات نمی گیرد. حتی یک ویژگی شخصیتی ثابت هم نیست. انگیزه ابزاری ضروری برای شروع حرکت هم نیست. انگیزه خود اغلب ثمره و محصول حرکت است.
آخرین نظرات: