میخواهم درباره قدم های کوچکی حرف بزنم که اوایل شروع کردن هر کاری از چشم پنهان اند و بدون نتیجه. اما اگر یکی دو سالی صبر کنیم، نتایج مثل قارچ های سفید و زیبا از زیر خاک سر در می آورند. فکر می کنی دیگر کار تمام است. موفق شده ای. پایان زجر را اعلام می‌کنی.
اما بعد از مدتی می فهمی آن قارچ های زیبا سمی بوده اند! بله، «شبه نتایج» در راه شروع هر کاری وجود دارد. موفقیت فیک هم می توان گفت.

اما اگر دوباره تلاش کنی، رادیکال فکر کنی، انعطاف پذیری داشته باشی، نتایج واقعی هم سر و کله شان پیدا می شود. اما باید بدبین بود. باید از نتایج هم دوباره شروع تازه ای بسازی. بعدها خیلی از خودت راضی هستی برای همچین استراتژی ای. فرداهایت را اعتبار بیشتری می بخشد.
من دقیقا درحال تجربه کردن نتایج واقعی انجام قدم های کوچک و برداشت نتیجه هستم. حتما تجربه اش کنید. به قدم های کوچک احترام بگذارید.