امروز با یک حساب تقریبی، عمر محتواگری ام را بدست آوردم. 20 سال است محتوا می سازم. داستان می نویسم. فیلم می سازم. عکس گرفته ام، ویدیو ساخته ام.
20 سال عمری است برای خودش. حرفِ دو دهه است. از همان بچگی که کتابهای دخترخاله ام آرزو را می خواندم و شب موقع برگشتن از خانه شان، جهان داستان ها را ناقص ترک می کردم، عاشق محتوا شدم؛ محتواهایی که راه به تخیل آدم می دهند پرواز کنیم…
این 20 سال دو مجموعه داستان نوشته ام و ساختِ بیشتر از 15 فیلم و صدها جایزه. اما چیزی کم است. در واقع خیلی چیزها کم است. هنوز خودم را محتواگری حرفه ای نمی دانم. از عملکرد حرفه ای ام ناراضی ام. از پرسنال برندینگ ام توی شبکه های اجتماعی ناراضی ام. و من که این همه درباره استراتژی و استراتژیست بودن و کنشکری استراتژیک خوانده ام و تجربه کرده ام، چرا باید بلنگم؟ قطعی اتصال بین کدام سیمِ دانش و عملگرایی است؟
امروز در یوتیوب و لینکدین ویدیوهای گری وی را بالا پایین می کردم. گری وی پادشاه تولید محتواست. از این آدم بیمارتر برای محتواسازی نداریم. واقعا نداریم. هر موقع بدنم سرد می شود گری وی گوش می کنم. گرم ام. هم خودم، هم قلمم.
آخرین نظرات: