هنر ثبت رویداد روزانه

بدون پلنر، هرگز!

همیشه پلنری دم دست دارم تا وقایع روز و روتین ها را در آن بنویسم. پلنرهای سال قبل را می آورم و به تاریخ امروز در سال قبل نگاه می کنم که چه حس و حالی داشته ام. چه جمله قصاری از چه کتابی آن روز نوشته ام. روی چه ایده ای کمپین زده بودم، چند لیوان آب نوشیده بودم، برای چه چیزی آن روز خوشحال بودم، و چه فیلمی دیدم.

پارسال در تاریخ امروز، کتاب ایلان ماسک را می خواندم. این جمله را از کتاب یادداشت کرده ام:

او نگران بود اگر به صورت دیوانه وار حس بحران و ضرورت را حفظ نکند، اسپیس اکس ممکن است مانند بوئینگ شکل بگیرد و کند شود(منظور ایلان ماسک است)

همچنین درباره مانی تراپی تحقیق کرده ام. دو مستند کوتاه دیده ام و دو و نصفی لیوان آب نوشیده ام.

فیلم به جشنواره ارسال کرده ام، زبان تمرین کرده ام، و کمی هم نوشته ام.

از همه دردناک تر، آخرین سفر زندگی مان را با پدر رفته ایم سمت روستای ژریژه در هورامان. آخ…

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط