هر وقت کتابی از احمدرضا احمدی دستم می رسد به دنبال تصویرها در کوچه ها، قطار ها و مسافرخانه های اشعارش می گردم.
برای مردنم دیر است
امید عتیق است
سال دور است
پایان را نمی دانم
– – –
فلس های بدنت
بر ملافه ها ریخته بود
تو با خود آرام می گفتی:
من که هنوز ماهی نیستم
تو روز به روز در فرهنگ لغت
به دنبال کلمه ملافه بودی
که آیا مترادف دریاست
– – –
از شوربختی گفته بودی:
تنها یک کلام
تنها یک پروانه
ما را نجات می دهد
Post Views: 28
آخرین نظرات: